اهداف سهگانه اصلی اقتصادها کدامند؟
اهداف سهگانه اصلی اقتصادها کدامند؟
یک اقتصاد با هدف تخصیص متوازن منابع میان افراد جامعه وجود دارد، که این امر زمانی محقق میشود که تولید و مصرف هماهنگ باشند تا از منابع محدود بهصورت کارآمدترین و مؤثرترین شیوه ممکن استفاده شود.
دولتهای کشورها اقتصادهای مربوطه خود را اداره و اهداف اقتصادی را بر اساس شرایط، ارزشهای اجتماعی، ارزشهای بلندمدت و اولویتهای سیاسی تعیین و تثبیت میکنند. پس از تعیین این اهداف، دولت عملکرد را پایش میکند تا ارزیابی نماید و مشخص کند آیا برای دستیابی به این اهداف نیاز به تنظیمات جدید وجود دارد یا خیر.
این مقاله به سه هدف کلیدی اقتصادی میپردازد که تمام کشورها به آن توجه دارند:
- رشد اقتصادی
- ثبات قیمتها
- اشتغال بالا
رشد اقتصادی چیست؟
رشد اقتصادی به توانایی تولید کالاها و خدمات بیشتر اشاره دارد که معمولاً با افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور نشان داده میشود. رشد اقتصادی اغلب منجر به افزایش درآمدها میگردد که این خود به بهبود کیفیت زندگی منجر میشود.
رشد اقتصادی از طریق منابع بیشتر، منابع بهتر و فناوری پیشرفته حاصل میشود:
- منابع بیشتر ممکن است بهصورت نیروی کار افزایشیافته (ناشی از رشد جمعیت)، سرمایه بیشتر (ناشی از افزایش سرمایهگذاری) یا منابع طبیعی جدید (مانند کشف معادن یا روشهای کشاورزی بهتر) ظاهر شود.
- منابع بهتر شامل نیروی کار آموزشدیده و ماهر یا ارتقای مدیریت منابع است.
- پیشرفت فناوری شامل فرآیندهای نوآورانهای است که بهرهوری و خروجی به ازای هر واحد ورودی را افزایش میدهد.
هر سه این عوامل بر رشد یک کشور تأثیر میگذارند و اغلب آن را به حداکثر میرسانند.
چرا رشد اقتصادی مهم است؟
همانطور که اشاره شد، رشد اقتصادی باعث ارتقای سطح زندگی میشود، اما تأثیرات آن فراتر از افزایش درآمد افراد است:
- اقتصادهای در حال رشد فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد میکنند که معیشت و ثبات اجتماعی را بهبود میبخشد.
- رشد اقتصادی درآمد مالیاتی بیشتری از طریق فعالیتهای اقتصادی و درآمد شخصی ایجاد میکند. این درآمدها مجدداً در زیرساختها، برنامههای اجتماعی و خدمات عمومی سرمایهگذاری میشوند.
- رشد، تحقیق و نوآوری را تحریک میکند که بهرهوری را افزایش داده و چرخهای ایجاد میکند که توسعه اقتصادی بیشتر را تضمین مینماید.
- رشد اقتصادی صادرات را تقویت و سرمایهگذاری خارجی را جذب میکند، که نفوذ ژئوپلیتیک را افزایش میدهد.
ثبات قیمت چیست؟
ثبات قیمت زمانی حاصل میشود که نوسانات قابلتوجهی در قیمت کالاهای مصرفی عمومی وجود نداشته باشد. این بهمعنای تورم صفر نیست، بلکه قیمتهای قابلپیشبینی با تورم پایین، اساس ثبات قیمت را تشکیل میدهد.
ثبات قیمت با ابزار آماری به نام شاخص قیمت اندازهگیری میشود که میانگین وزنی کالاها و خدمات انتخابشده است. وزنها نشاندهنده اهمیت نسبی هر کالا در سبد اندازهگیری هستند.
ثبات قیمت برای یک اقتصاد چه معنایی دارد؟
قیمتهای پایدار منجر به الگوهای مصرفی منظم میشوند و همچنین باعث:
- برنامهریزی آسان کسبوکارها و سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت میگردند، زیرا بنگاهها مطمئن هستند که میتوانند تصمیمات بزرگ بگیرند بدون آنکه نگران نوسانات قیمتی باشند.
- اعتماد به سرمایهگذاری و پسانداز به دلیل حفظ ارزش پول. مصرفکنندگان میتوانند بر اهداف بلندمدت تمرکز کنند.
- نرخ تورم پایین یا قابلپیشبینی.
- رقابتپذیری جهانی که صادرات را سودآور کرده و به تراز تجاری مطلوب کمک میکند.
اشتغال بالا چیست؟
اشتغال بالا وضعیتی است که بخش قابلتوجهی از نیروی کار موجود به کار گرفته شدهاند. این مفهوم یک رقم مطلق نیست، بلکه از طریق نرخ بیکاری سنجیده میشود. نرخ بیکاری با تقسیم تعداد افراد بیکار بر کل نیروی کار محاسبه میشود. نرخ بیکاری پایین نشاندهنده اشتغال بالا است.
چرا به اشتغال بالا در اقتصاد نیاز داریم؟
اشتغال بالا نشاندهنده موارد زیر است:
- اقتصاد در حال رونق است، زیرا افراد بیشتری درآمد دارند. این درآمدها صرف کالاها و خدمات میشود و در نهایت به GDP کمک میکند.
- نرخ فقر کاهش مییابد، زیرا افراد بیشتری قادر به تأمین خانواده هستند. این موضوع وابستگی به برنامههای رفاهی اجتماعی را کاهش داده و استانداردهای زندگی را بهبود میبخشد.
- فرصتهای بیشتر برای توسعه سرمایه انسانی، زیرا افراد به فرصتهای ارتقای مهارتی دسترسی پیدا میکنند. این امر به بهرهوری و رقابتپذیری کشور کمک کرده و ثبات کلان اقتصادی را تقویت میکند.
- دریافت مالیات بیشتر توسط دولت، که میتواند در خدمات عمومی و زیرساختها هزینه شود.
بااینحال، اگرچه نرخ اشتغال بالا مطلوب است، اما کیفیت اشتغال نیز اهمیت دارد. مشاغل ناپایدار، کمدرآمد و بدون امکان پیشرفت ممکن است به ثبات بلندمدت اقتصادی منجر نشوند. چنین مشاغلی به نابرابری درآمد و ناامنی مالی دامن میزنند و افراد را در چرخه فقر گرفتار میکنند. با تمرکز همزمان بر کمیت و کیفیت شغل، کشورها میتوانند رشد اقتصادی پایدار و رفاه عمومی را تضمین کنند.
نتیجهگیری
در جهان امروز، هر اقتصادی که بخواهد رشد کند، سیاستهای خود را حول اشتغال بالا، رشد اقتصادی و ثبات قیمتها میچرخاند. چالشهایی مانند فشارهای تورمی، نابرابری درآمد و محدودیت منابع میتوانند سرعت و پایداری دستیابی به این اهداف را محدود کنند. همچنین، تمرکز بر یک یا دو هدف ممکن است نیاز به بازنگری در هدف سوم داشته باشد. مثلاً، تحریک رشد و اشتغال ممکن است باعث تورم شود که ثبات قیمتها را مختل میکند.
بانکهای مرکزی، بنگاهها، دولتها و سایر ذینفعان با هماهنگی رویکرد خود، این محدودیتها را مدیریت کرده و سیاستهای اقتصادی صحیح را اجرا میکنند.
منابع:


نظرات کاربران